بازهم حس مادرانه ام
سلام عشقک مامان چند روز قبل داشتم کمد اتاقتو تمیز میکردم که کریرِ حصیریتو که خودم بالشتو تشکشو دوخته بودم بیرون آوردم ، بازم حس مادرانه ای توم روشن شد، یه آن دلم ضعف رفت که تو اون ببینمت ، یه آن جای خالیتو خییییییییییلی احساس کردم ، کاش زودتر بیایی نفسم کاش این روزای انتظار زود تموم بشه قربونت برم مامانی منو بابایی عاشقونه دوست داریمو منتظریم زود بیای ...
نویسنده :
مامان راضیه
23:47