بدون عنوان
سلام عشقک مامان
نمیدونم چرا اینقدر زمستون امسال واسم طاقت فرسا شده ، احساس میکنم خودمم مثل زمستون بی رنگ و سرد شدم من همیشه عاشقه این فصل بودم ولی حالا یه جورایی اصلا دوسش ندارم عزیزکم بدون تو همه فصل ها واسه من زمستونه کاش میومدیو زندگیمون واسه همیشه بهار میشودو بهار میموند عسلکم این روزا خیییییلی بیقرارتم ، مثل اینکه حالا حالاها قصد اومدن نداری ، از یه طرف این پایان نامه و امتحانات پایان ترم و از طرف دیگه هم نبود تو و بهونه هام داره بابایی رو اذیت میکنه هر چند که از بس مهربونه چیزی نمیگه ولی تو چشاش اینارو میخونم عروسک قشنگم کاش زود میومدی و منو بابایی رو خوشحال میکردی ، کاش میومدی و خونه پر میشد از صدای خنده هات کوچولوی خوشگلم منو بابایی عاشقتیمو بی صبرانه منتظرتیم خدا جونم این انتظارو واسه همه چشم انتظارها کوتاه کن و به همه فرزندان سالمو صالح عطا کن(آمین)
پ ن 1: دوست جونیای گلم ممنون که تو این مدت بهم سر زدینو جویای حالم بودین یه دنیا تشکر بابت مهربونیهاتونخدارو شکر میکنم که شماهارو دارم
پ ن 2: همیشه فکر میکردم یه مشکل واسه اومدن نی نی داریم که اونم مشکل کم تحرکی اسپرم شوهرم بود ولی الان با یه حقیقت تلخ دیگه روبرو شدیم و مشکل دوم هم پیدا شد و اونم تنیلی تخمدانهای منهحالا میفهمم چرا دکترم مدام بهم متفورمین میداد ولی هر دفه که تو سونو ها و معاینه هام میگفتم مشکلی هست میگفت نه ، حتی یه بار جلوی دکتر گریه کردم و گفتم بهم بگو که منم مشکلی دارم یا نه و اون با قاطعیت تمام میگفت نه نه نهالان دوست دارم جلوم باشه تا حسسسسسسسسابی حالشو بگیرم ،خوبه این دکتر بهم گفت وگرنه حالا حالاها نمیفهمیدم
پ ن 3: اصلا اوضاع روحیم خوب نیست ، دیروز پریود شدم ، فشار امتحانات و پایان نامم هست ، دارم دیوونه میشم خدااااااااااااااا
پ ن 4: خدا جونمممممممممممم بازم شکرت راضیم به رضای تو فقط دستامو رها نکن، دوسسسسسست دارم خدای مهربونم